چند روز بود که به خاطر بد قولی یکی از مشتریانم بدجور به هم ریخته بودم. تصمیم گرفتم سایتی که چند سال پیش ثبت نام کرده بودم اما به خاطر قیمت های پایین پیشنهادی در اون فعالیتی نداشتم برگردم و همونجا فعالیت کنم. چون حد اقل توی سایت های فری لنسری می دونی که پولت حتما گیرت میاد ، چون کارفرما مجبوره پول پروژه رو پیش سایت گروگذاری کنه. البته خوشمم اومده از سایت و تا الان سه تا پروژه هم داخلش گرفتم و انجام دادم و بالاترین نمره رو گرفتم و به خاطر رتبه بندی که داره ترغیب شدم بیشتر فعالیت کنم و رتبه های بالاتر رو کسب کنم.  ضمنا این روز ها تصمیم داشتم لاراول که یک فریمورک قوی و محبوب در php هست رو یاد بگیرم به همین خاطر یک پروژه ساده توی سایت  رو با قیمت پایین سفارش گذاشتم تا هم یاد بگیرم هم یه پولی گیرم بیاد که خدا رو شکر امروز کار رو به نحو احسن دادم تحویل مشتری هم بسیار راضی بود. این شد که من اولین پروژه لاراولم رو انجام دادم که همراه با درامد هم بود. دقیقا مثل اولین پروژه ای که با php نوشتم و از دو نفر همزمان پولی بابتش دریافت کردم. البته لاراول رو قولش رو به یکی از مشتریان قدیمیم از قبل داده بودم و خدا رو شکر تونستم گام اول رو خوب بردارم ، گام دوم که میشه پروژه بزرگتر که باز هم مثل گذشته هم پول گیرم میاد و هم یاد میگیرم.خوشحالم از این بابت.! اما از برنامه نویسی و کلا تکنولوژی خسته شدم. چون هر چی می جلو میری دوباره بر می گردی به روز اولت، بعضی وقت ها فکر میکنم اگه یه نجار ساده شده بودم حد اقلش این بود که هر روز از کارم میگذشت مهارتم بیشتر می شد و توی سن بالا یه نجاز با یه عمر تجزبه می شدم اما به برنامه نویسی خوشبین نیستم چون هر چی میگذره چیزای جدیدتر میاد و شما هی از بقیه عقب میوفتی و باید خودتو برسونی. نمیدونم قراره آینده چه اتفاقی بیافته، اما امیدوارم وقتی این مطلب رو دوباره می خونم شاد و در آرامش در کنار عزیزانم، خصوصا همسر فداکارم باشم.

1397/11/15


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طبیعت طریقت رضا بزرگی زاده چرام مدار اندیشه کاملترین و بهترین پروژه های دانشجویی برایم بخند پرس‌نیوز ایمپلنت ، طرح لبخند Margaret Christine